- ماران کلا
روستایی در نوزده کیلومتری شمال باختری شهرستان کتول
معنی ماران کلا - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(کَ)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان میان دورود بخش مرکزی شهرستان ساری. پانزده هزارگزی جنوب خاوری ساری. پنج هزارگزی جنوب راه شوسه به بهشهر. دامنه. معتدل مرطوب و مالاریائی دارای 2040 تن سکنه. آب آن از چشمه. محصول آن توتون. سیگار. غلات. پنبه. صیفی. ابریشم. شغل اهالی زراعت. صنایع دستی زنان. بافتن پارچه های نخی و ابریشمی راه فرعی بشوسه دارد آبادی کوچک اوسا جزء این ده منظور و معصومزاده ای دارد که بنای آن قدیمی است. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ص 113)
(کَ)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان میان رود سفلی است که در بخش نور شهرستان آمل واقع است و در حدود 100 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
(مَ)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان بالا خیابان بخش مرکزی شهرستان آمل. در 14هزارگزی جنوب غربی آمل و 2 هزارگزی غرب راه آمل به لاریجان، در دشت معتدل هوا و دارای 265 تن سکنه و آبش از شل پت هراز است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
(هََ)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان بابل کنار بخش مرکزی شهرستان شاهی، واقع در 24 هزارگزی جنوب باختری شاهی و10 هزارگزی باختر شیرگاه، دامنه، معتدل مرطوب مالاریائی، دارای 1070 تن سکنه. زبان مازندرانی و فارسی. آب آن از رود خانه بابل. محصول آنجا برنج، نیشکر، ابریشم، غلات، کتان، صیفی. شغل اهالی زراعت و گله داری، صنایع دستی زنان بافتن پارچه های ابریشمی و نخی است. راه آن مالرو است. تابستان گله داران به ییلاقات سوادکوه و بندی میروند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
(مَ حَلْلَ)
لغت نامه دهخدا
از روستاهای آمل. (ترجمه مازندران و استرآباد تألیف رابینو ص 152). دهی است از دهستان دشت سر بخش مرکزی شهرستان آمل، واقع در 59000 گزی خاور آمل و 1500 گزی شمال راه شوسۀ آمل به بابل. دشت، معتدل، مرطوب و مالاریایی و دارای 700 تن سکنۀ شیعۀ ترکی مازندرانی و فارسی زبان است. آب آن از رود خانه هراز و محصول آنجا برنج، حبوبات و صیفی است. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان برک، گلیم و جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. این آبادی از دو محل بالا و پایین تشکیل شده است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
(مُ تَ عَلْ لَ)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان علی آباد است که در بخش مرکزی شهرستان شاهی واقع است و 400 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
(کَ)
لغت نامه دهخدا
نام محلی کنار جادۀ تهران و شاهی میان چابکسر و خواهرخان در 281900 گزی تهران. (یادداشت مؤلف)
از توابع میان رود پایین نور
از توابع دهستان میان دورود ساری
از توابع نوکنده کای قائم شهر
از توابع گنج افروز شهرستان بابل، از توابع بابل کنار شهرستان
غذایی که برای صبحانه ی شب زفاف از خانه ی مادر عروس به خانه
از توابع لفور سوادکوه